خبرای خوش

با سلام به همه خبرای خیلی توپ دارم براتون خدا رو شکر خانم فرزین دوباره دارن بر میگردن البته ما خیلی خوشحالیممممممممممم   حالا باز خبراشو میدم بهتون فقط صبر داشته باشید

سلامی دوباره

با سلام به همه دوستای گلم ببخشید من این چند وقت نبودم سرم خیلی خیلی شلوغ بود همه تونو دوست دارم مرسی که تحمل کردید .راستی فردا تولده سروش دوستمه و ما رو دعوت کرده  تولدش مبارک . راستی تو جهاد دانشگاهی هم کلی خبر بود که سعی می کنم واستون بذارمش. 

فقط بگم که خانم فرزین با آقای فدایی ریسس دانشگاه زدن به تیپ و تاپ هم شرمنده یادم رفت بگم خانم فرزین مدیر گروهمونه . باز دوباره عذر خواهی میکنم به خاطره حضوره کم رنگم . 

 

 

اینم واس تولده سروش تبریک میگم.

از جمعه خاطره انگیز تا نمایشگاه الکامپ تهران

با سلام به همه شرمنده باید این مطلب و جمعه می ذاشتم واستون ولی نشد به هر حال شرمنده . جمعه بچه ها گفتن که بریم نمایشگاه فوق تخصصی کامپوتر که برگزار شده من تعجب کردم که چرا همچین نمایشگاهی تو رشت داره برگزار میشه رفتیم چشتون روزه بد نبینه فقط برو بچه های زحمت کش  ادامه مطلب بخونید

ادامه مطلب ...

توپ توپم

امشب میخوام براتون ۲ تا مطلب بزارم چون very very خوشحالم . 

خوب امروز که خیلی خیلی خوب بود خبرای خوب هم که دانشگاه بود در جریانید همه رقمه . صندلی های راه رو رو اقای نوروزی که بچه ها پاتوق نندازن حالا بی خیال ما امشب دوباره به هم رسیدیم با دعوا هامون بالاخره مشکلا ت حل شد فکر بد نکنید 4 تا رفیق بودیم به دلیله برخی از مسائل از هم دور بودیم یعنی 1 از ما 4 تا دور بود خوب خدا رو شکر به کوری چشمه حسودان دوباره باهم شدیم. البته میدونید که حسن پس از عشق نافرجامش به استاد (میدونید دیگه) تصمیم گرفت که به خانم (م.م) پیشنهاد بده که البته ناگفته نماند خیلی به هم میان حالا من چه میدونم میان دیگه و اینکه من شدم 118 دانشگاه نمی دونم چرا چون همه میان از من آمار میخوان یارو اومده میگه اماره دوست دخترش و از من میخواد و اون 1 هم اومده میگه بابای فلانیچه کارست شماره دفتره بابای فلانی و جور کن و از همه جالب تر 1و بیرون خفط کردن اومده میگه از هم محلیات بپرس ببین کسی میشناستش خوب من جه میدونم برادره من به من چه . 

این عکس اول واس اتحادمونه

 

این هم عکس خبره دوم 

خوشحالی بی حدو مرز

زمانیکه فکر میکنید که ناامید هستید و مثل دیشب من شدید فقط به خدا پناه ببرید چون من دیشب خیلی داغون بودم ولی الان بی نهایت خوبم حالا اگه زمانی شد که براتون بگم چرا خوبم با دلیلش میگم این پست فقط به خاطره این بود که خوشحالی خودمو نشون بدم. فقط بدونید مربوط میشه به شخصی که من دوسش دارم و عزیزمه .

داغون تراز همیشه

امشب که دارم براتون این مطلب می نویسم خیلی داغونم انقد داغون که از خدا فقط می خوام ۱ کم آرومم کنه چون واقعا دارم عذاب می کشم امشب حس می کنم تنها ترینم تنهای تنها می خوام برم ۱ جایی فقط گریه کنم چون ..... منو ببخشید واقعا دلم شکسته و گرفته .